به گزارش گروه اجتماعی حیات، در بسیاری از داستانها و فیلمهای سینمایی، قهرمان قصه پی در پی رنج میکشد و در نهایت نیز در اوج ناکامی، قربانی روزگار جفاکار میشود. افراد زیادی این ذهنیت غلط را پذیرفتهاند که قهرمانان و افراد برجسته باید رنج بکشند و دچار تنهایی و ناکامی باشند.
برای چنین افرادی، رنج بردن یک فضیلت است! و این موضوع در فیلم و سریالهای ما نهادینه شده است. جوانی را مجسم کنید که لباس سر تا پا سیاه میپوشید و موها و ریش خود را به طرز عجیبی آرایش میکند جملاتی «شبه فسلفی» و «شبه روشنفکرانه» راجع به «پوچی زندگی» حفظ میکنند و با این ادعا که افسرده است و از زندگی سیر شده به سراغ روانپزشکان و روانشناسان زیادی میرود تا او را تائید کنند.
تشخیص این است که این فرد دچار «پرستیژ افسردگی» است. در روانشناسی برای این افراد، اصطلاح «اریستو کراسی رنج» به معنای «اشرافیّت» است. هم بازی این گروه «شبه افسرده»، کسانی هستند که فریب نقش آنها را میخورند و سخت تلاش میکنند که «نجات دهنده» آنها باشند، غافل از آن که هرچه بیشتر برای نجات آنها تلاش کنند، آنها بیشتر نقش خود را باور میکنند. از کنار این «اشراف» باید با پوزخندی عبور کرد.
ذهنیتی که میگوید لذت بردن نیاز به شرایط ویژهایی دارد
افراد زیادی برای خودشان پیش شرطهایی قرار دادهاند که تنها با برآورده شدن آن پیش شرطها، آنها میتوانند از زندگی لذت ببرند! داشتن یک آپارتمان مجلل، اتومبیلی گرانقیمت، ویلایی در ساحل دریا و امکان سفرهای رویایی، برخی از این پیش شرطها هستند! در هر شرایط اقتصادی و اجتماعی، هرجا که باشیم و هرکس که باشیم، جهان زمینههایی برای لذت بردن را برای ما فراهم کرده است. اما اغلب در حال فکر کردن به لذت بردن از شرایطی هستیم که در دسترس ما نیستند. تا چنین ذهنیتهایی بر ذهن ما حاکم باشند از زندگی لذت نخواهیم برد. جلوی صفحه تلویزیون زندگی نشستهایم.
میتوانیم برنامههای سرشار از زیبایی را برگزینیم و یا میتوانیم برنامههایی آکنده از رنج را تماشا کنیم. کنترل تلویزیون دست ماست. هیچکس کانال را عوض نخواهد کرد.
از قدیم گفتهاند: «انتخاب حق شماست» اما روانشناسان میگویند: «انتخاب وظیفه شماست. مهارتهای خود را برای شاد بودن افزایش دهید».
نظر شما